از زمانی که ایران درگیر یک انقلاب اسلام گرا شد ،تا کنون درباره هجوم فرهنگ غربی زیاد شنیده ایم و این اتفاق اکنون آشکارا و پررنگ تر در میان خانواده های ایرانی مشاهده میشود.
بیشتر تیر این حمله ها سمت جوانان را هدف قرار داده و در واقع اگر وارد گروهی از جوانان ایرانی شویم و درباره دین و فرهنگشان از آنها سوال شود ، قریب به اتفاق آنان را فرهنگ گریز و دین ستیز خواهیم یافت.
فرهنگ غربی میکوشد تا با خوراندن ارزش ها و اعتقادات خود همانند مسائلی در رابطه با رفاه مادی و بهره جویی بی حد و مرز زندگی و به دور از معنویات و مثبت جلوه دادن این مسائل، فرهنگ ملی کشورها را از بین ببرد.
در واقع همانطور که رهبر فرموده اند، در رابطه با فرهنگ غرب نمیتوان گفت که یکسره خوبی یا یکسره بدی است. همانند هر فرهنگ دیگری یک فرهنگ است که دارای خوبی ها و بدی ها میباشد. و زمانی که وارد یک جامعه میشود، افراد آن جامعه باید به صورت آگاهانه خوبی های آن را گرفته و بدی هایش را طرد نمایند.
حال در این مسیر افرادی از جامعه دچار خودباختگی فرهنگی شده و فرهنگ خود را بر اثر تفکرات منفی که برآن وارد آمده از دست میدهند و فرهنگی که آرمانی جلوه داده میشود را برمیگزینند.
در فرهنگی که براساس اندیشه های آزدی طلبی بدون مرز باشد دیگر نهاد خانواده، اخلاق و دیگر ارزش ها قداستی نخواهد داشت. در واقع میشود گفت هدف نهایی این هجوم در یک کلمه "نفی اسلام انقلابی" است و لذا در نهایت باید گفت که خودباختگی فرهنگی یک آسیب اجتماعی میباشد و باید به دنبال رفع و رجوع آن باشیم. حفاظت از ارزش های الهی بینشی بالا میطلبد، بینشی که در سایه آن همه عوامل انتقال فرهنگ غرب را شناسایی و کنترل کند و در صورت لزوم آن را طرد نماید.
حال از بهترین و اصلی ترین راه ها برای جلوگیری از خودباختگی افراد جامعه و خصوصا جوانان، نشان دادن هرچه بیشتر و بهتر محاسن فرهنگ اصیل دینی و ایرانی است.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: "اگر قومی خودش را شبیه قومی دیگر کند،جز آن قوم حساب میشود" باشد تا با قوم کفر نباشیم...
