بررسی نشریه مصباح و آیینه یزد
دانشجویی
نشریه مصباح
این نشریه دارای مطالی شامل:سخن رهبری,سرمقاله,یادداشت,گزارش,متن ادبی,گفتگو, عکس و طنز دانشجویی بود
از محاسن این نشریه از نظر من میتوان فقط به چاپ رنگی و حالت طنزگونه آن اشاره کرد و دیگر اینکه سرمقاله را در هر دوره چاپ،به نام یکی از ائمه(ع) مزین مینمایند.
ولی از بدترین معایبی که به چشم من به عنوان یک مخاطب دانشجو آمد و بااینکه مطابش طنزگونه بود حاضر به مطالعه نشدم،این بود که کادربندی و رنگ بندی و همچین فونت نگارش نشریه کاملا مشابه کارت ترحیم(شرمنده دوستان واقعا) بود و در کل عکسی که باعث جذابین نشریه بشود نداشت
تخصصی
هفته نامه آیینه یزد
این نشریه شامل بخشی از پیام ریاست جمهوری درباره تبریک به بانوی ریاضیدان بود و همچنینیاداشت،سرمقاله,فهرست،خبر،گزارش,تبلیغات,عکس,ستون خبر,ارتباط با مخاطب و حاشیه نگاری(طنز)
چاپ این نشریه به صورت سیاه سفید است و تعداد تصاویر قرار گرفته در آن نسبت به مطالب کمتر بود.
تبلیغات در دو صحه میانی(2و3) بیشترین فضا را نبست به مطالب اشغال کرده بود.اما در کل چیدمان مطالب منظم بودو خواننده سردرگم نمیشد
حاشیه طنز این نشریه در ادامه مطالب
مصاحبه با وکلای مجلس در عالم رویا:
زباندراز شبی در
خواب دید با عدهای از نمایندگان مصاحبه میکند. مناسب میداند خلاصه آنچه را که
در عالم رویا دیده است به اطلاع خوانندگان آیینه برساند. سه نماینده که از شهرهای آبادگان، مرکزالبلاد، مجمع البلاد بودند حضور داشتند
ربطی به شهر و دیار خاصی ندارد. دیگران باید حدیث مفصل از این مجمل بخوانند.
مجری: بزرگترین
انگیزه شما از نمایندگی چیست؟
نماینده آبادگان: تبدیل شدن شهر من به
استان، سپس پایتخت چون زیر ساختهای لازم هم فراهم است.
نماینده مرکزالبلاد: زدن مشت محکم به دهان
استکبار و تبدیل شهر من به مرکز استراتژیک جنگی کشور، مبارزه با دشمن فرضی و عرضی
و طولی.
نماینده مجمعالبلاد: پیدا کردن همکار برای
سرکشی به مناطق و اینکه متحد شویم علیه آبادگان، در کمیسیون شوراها هم شرکت کنیم.
مجری: اگر بخواهند
کارخانه کشتیسازی در شهر شما تاسیس و دائر کنند. نظرتان را بیان کنید.
نماینده آبادگان: با
توجه به نزدیکی به دریا تنها باید به این شهر تخصیص یابد.
نماینده مرکزالبلاد: کشتی چیست؟
ناو دشمنشکن با دو لوله یکی برای دشمن داخلی اعم از توطئهکنندگان و فتنهگران،
دیگری برای دشمن خارجی ضمناً توپ استراتژیک هم داشته باشد.
نماینده مجمع البلاد: آقا در تقسیمات به ما ظلم شده لااقل کشتی را
به ما بدهند بتوانیم به شهرهای مختلف سرکشی کنیم آخ قلبم، قلبم از دست نماینده
آبادگان گرفت.
مجری: (در حالیکه میخندد) آقا جابلقا در مرکز کویر
قاف قرار دارد این نکته انحرافی بود که نماینده آبادگان اخطار قانون اساسی داد و
گفت: بزودی طرحی داریم تا دو استانی که از شهر ما تا دریای عمان و اقیانوس هند
فاصله است به عنوان بخشداریهای آبادگان معرفی شوند.
مجری: اگر نماینده
این شهر نبودید با کدام شهر احساس نزدیکی میکردید.
نماینده آبادگان: در منتهی الیه شرق و
غرب کشورمان.
نماینده مرکز البلاد: با هرجا که بتوان از
نزدیک تئوری اجرای مشت محکم بر دهان دشمن بزنیم و استراتژی خود را اجرا کنیم.
نماینده مجمعالبلاد: خوشا به حال نماینده
آبادگان
مجری: نظرتان را در
مورد چپ و راست بفرمایید.
نماینده آبادگان: خط من منتها الیه چپ
چسبیده به راست است.
نماینده مرکزالبلاد: من با دست راست به
دهان دشمن میکوبم اصلاً استراتژی من این است که فقط از جلو و از راست نظام!
نماینده مجمعالبلاد: از نقطهای که کار
نماینده آبادگان تمام میشود کار را من شروع میکنم. من با قسمت چپ، برای حل
تقسیمات کشوری مشکل دارم.
مجری: بزرگترین مشکل
حوزه نمایندگیتان چیست؟
نماینده آبادگان: (شهر نگو
یک دسته گل بگو، آبادگان ما خودش یک کشور است.)ما کمبود نماینده داریم شهر با این
وسعت و جمعیت آن هم یک نماینده! آیا از عدالت دور نیست.
ضمناً با کمبود
بودجه شدیداً! روبرو هستیم همچنین با کمبود کارخانه و مخصوصاً پل زیرگذر و روگذر
روبرو هستیم، اصلاً امکانات نداریم در فقر مطلق هستیم. مثلاً پلی ساختیم کسی
نیست از زیر یا روی آن رد شود خدا عمر طولانی به مسافران شمال و جنوب بدهد،
کارخانه داریم کارگر نداریم دانشگاه داریم دانشجو نداریم.
نماینده مرکز البلاد: دشمن! دشمن!
نماینده مجمعالبلاد: بزرگترین مشکل من
وجود نماینده آبادگان و موضوع تقسیمات کشوری در کمیسیون شوراهاست او را در کمیسیون
شوراها...
مجری: اگر از شما
بخواهند یک کلمه را تکرار کنید. چه میگوئید؟
نمایندگان دسته جمعی
گفتند: خسته شدیم باشد برای وقتی دیگر
زبان دراز هم از خواب
بیدار شد...
- ۹۳/۰۶/۰۹
خوبه. موفق باشید.